- 628
- ۱۳۹۸/۰۳/۰۹ - ۰۵:۳۵
مه را با باران ریز بهاری در سکوت دل انگیز یک جنگل تاریخی تصور و صدای پرندگان را هم به آن اضافه کنید از بلندای استخری بزرگ، زیبا و فوق العاده که به چشمه ای شباهت دارد. این تصویر در دل جنگل بی بدیل هیرکانی بهشهر، شکوهی دارد که باید ببینید تا باور کنید
ارمون آنلاین: مه را با باران ریز بهاری در سکوت دل انگیز یک جنگل تاریخی تصور و صدای پرندگان را هم به آن اضافه کنید از بلندای استخری بزرگ، زیبا و فوق العاده که به چشمه ای شباهت دارد. این تصویر در دل جنگل بی بدیل هیرکانی بهشهر، شکوهی دارد که باید ببینید تا باور کنید.
شاه عباس صفوی انگار بیشتر از ما عاشق زادگاه مادرش، اشرف بود. آنقدر که توانست باغی در این گوشه از کرانه خزر بیاراید و بسازد و بیشترین هنر همدوره های ما این بود که توانستند آنرا در یونسکو به ثبت جهانی برسانند.
جاده جنگلی را در صبحگاه بهاری پیمودیم، چند دقیقه راندن کافی بود، پس از عبور از چند نیم دایره ی تنگ، تابلویی زیبا، بسیار زیبا، وسیع و رنگ رنگ جلوی چشمانمان نمایان شد. میان هوای مه آلود، اول شیفته طبیعت شدیم، بعد آرام آرام برج ها به چشم آمد و زیر پا آجر فرش های صفوی.
دلم می خواهد بدانم شاه عباس چگونه به اینجا می آمد، چگونه در این مکان حکومت می راند و دستور می داد و چه صلابتی داشت او بی تردید. و معمار باهوش و هنرمند چگونه ابتکار باغ ایرانی که اول بار در کویر زاده شد را در شمال پیاده کرد، اینگونه چشم آرا.
صدای گردشگران میان سکوت خیال انگیز اینجا گم است، شنیده نمی شود لابه لای صدای پرطنین پرندگان. نمی دانم به کدام سو خیره شوم، تابلوی خداوند وهم برانگیزتر از تصور است در این آغاز جوان شدن طبیعت. به خودم که می آیم در این سردی مطبوع هوا دلم یک لیوان چای داغ می خواهد، کتری روی آتش کوچک کنار استخر را تازه گذاشته اند و چای حاضر نیست. ترجیح می دهم برای شنیدن داستان نیاکان مان از پله های قدیمی بالا بروم از بلندا، آب را تماشا کنم که حالا چند شناور کوچک، رنگ سبز آبی آب را به هم زده اند…
باغی آباد در ۹ کیلومتری بهشهر
مجموعه باغهای عباس آباد در ۹ کیلومتری شهرستان بهشهر، در دامنه رشته کوههای البرز و میان جنگلهای انبوه قرار چشم نوازی می کند. این مجموعه شامل چشمه، مخزن و دریاچه سد یا به قول مدیر پایگاه پژوهشی عباسآباد؛ “استخر”، گلباغ، کاخ، حمام، آسیاب آبی و دو برج آجری است. این مجموعه به دستور شاه عباس اول صفوی در سال ۱۰۲۰ ه.ق در محلی که خرگوران نام داشت، ساخته شد و اکنون مهمترین باغ غیر کویری ایران بهشمار میآید. وسعت آن نزدیک به ۶۰۰ هکتار است.
استخر مجموعه، ۶۰۰ هزار مترمکعب گنجایش دارد. مخزنی است و جوی زمینی سرچشمه آن است. آب از لوله های زیرزمینی و سفالی مسیر را طی می کند و به استخر پرو پیمان می رسد. استخر ۱۰ هکتار وسعت دارد و عمارت مرکز آن، در زمان آبگیری با ارتفاعی حدود ۱۸ متر به زیر آب میرود و فقط سقف آن همراه با درختچههایی نمایان است.
کارشناسان معتقدند؛ ممکن است اول این بنا جهت مقاوم سازی استخر احداث شده باشد ومجددا با توجه به آبگیری استخر به آن کاربری تفریحی داده باشند. جهت کاربری تفریحی عمارت داخل استخر، دسترسی به آن از طریق پل چوبی اسکله مانندی که در جهت شمال بنا ایجاد نموده بودند، امکان پذیر بود. و کم و کان اکنون نیز این امکان فراهم است. اگرچه در آن روز نوروزی سپید که ما به دیدار عباس آباد رفته بودیم عمارت میان آب پنهان شده بود و خاطره آن نوروزی که سفره هفت سین را روی آن چیده بودند برایم دوباره جان نگرفت.
وسعت استخر حدود ۱۰ هکتار و عمق آن نزدیک به ده متر است. این استخر به دلیل دسترسی مناسب سواره، محوطه اتراق، آثار باستانی، شیرینی، آب و هوای مناسب، قابلیتهای توریستی فراوان دارد.
حمام عباس آباد معماری و سیستم آبرسانی جالبی دارد؛ هر حوض در فضای گرمخانه و سربینه در این حمام تاریخی دارای دو سیستم آبرسانی آب سرد و آب گرم بوده است.
در محوطه تاریخی عباسآباد، دو برج آجری به قطر۷ متر و به ارتفاع ۱۴ متر از دوران صفویه به یادگار مانده است. مصالح عمده سازه، ملاط ساروج و آجر است. با توجه به ساختار دو بنای برج که بر روی محور آبرسانی قرار دارند، اینگونه می گویند که برجها عملکرد صرفاً نگهبانی نداشته و با توجه به اختلاف ارتفاع محوطه گلباغ نسبت به باغ، دو برج در واقع برای جلوگیری از ضربات قوچی شکل سیالات، توسط مهندسین دوره صفویه مد نظر قرار گرفتهاند.
آسیاب آبی، یکی دیگر از آثار این مجموعه است، اگر طبیعت بکر و کمتر دست خورده آن به مدد مدیر پایگاه متعصب مجموعه، از دیدنش غافل تان نکند، به فاصله تقریبی ۵/۱ کیلومتری جنوب باغ میان دو رود پر آب احداث شده بود. آجرهای به کار رفته در آسیاب به ابعاد ۵×۲۶×۲۶ سانتیمتر بوده و راه دسترسی به آسیاب از طریق یک جاده سنگ فرش امکانپذیر است.
نحوه کارکرد بنای فوق بدین طریق است که آب از طریق کانال سرپوشیده به سمت کانال روباز آجری به طول ۱۰۰ متر هدایت شده، سپس با یک شیب تقریباً مناسب به سمت چرخ آسیاب حرکت کرده و سبب به حرکت در آمدن پرههای چرخ می شده است. مهندسین دوره صفوی با احداث آسیاب آبی در محل مورد نظر، از انرژی آب بیشترین بهره را برای به حرکت در آوردن چرخهای آسیاب بردهاند.
باغی که سرو ندارد
عباس آباد بر خلاف باغ های ایرانی سرو ندارد. در دوره صفویه ساخت اولین و آخرین “باغ در باغ” در بهشهر انجام شد. شرایط توپوگرافی اقتضا می کرد که باغ عباس آباد رو به قبله ساخته شود و طلوع و غروب خورشید تماشایی تر از همیشه باشد. خلق و معماری این مجموعه براساس زیبایی تنظیم شده است.
اولین کلنگ حفاری های باستان شناسی در سال ۱۳۷۹ در این منطقه به زمین زده شد. اما اینجا کمتر از یافته های باستانی خبری بود. موسوی نسب معتقد است؛ در دوره قاجار مصالح این مجموعه توسط روستاییان همجوار برای ساخت و ساز منتقل و سایت تاحدودی تخریب شد.
راستش دلم نمی خواست با به هم زدن خلوت گردشگران خلوت خودم را نیز به هم بزنم اما گفتگو با خانواده ای خراسانی که صبح، پس از اقامت شبانه در مرکز اسکان فرهنگیان بندرگز به بهشهر آمده و بدون توقف خودشان را به عباس آباد رساندند، را از دست ندادم. این خانواده برای چهارمین بار است که به عباس آباد آمده اند و باران ریز مانع از گشت شان در استخر نشد. بعد از بهشهر عازم ساری بودند و بعد بابلسر. از جاذبه های ساری هم تنها دریایش را می شناختند.
تاریخ را بدانید و بیایید
بهتر است پیش از مهمان شدن در عباس آباد تاریخچه بناها و باغ را بدانید و بخوانید. اینجا کمتر کسی هست که راهنمایی تان کند و بگوید که با چه سختی این آجرها روی هم سوار شدند و تابلویی واضح و خوشرنگ برایتان از روزگار ساختن و جان گرفتن عباس آباد نمی گوید. اینجا اگر خوب معرفی شود درآمدش به گمانم می تواند جبران تعطیلی کارخانه های چیت سازی بهشهر را بکند و اشتغال فصلی جوانان روستاهای اطراف، شغل های دائمی می شود.
میراث من و شما در بهشهر هنوز معماری باشکوهی دارد. چه خوب است که در عرصه این باغ مصفا دیگر ساخت و سازی صورت نمی گیرد و رستورانها و سوئیت ها را روستاییان اطراف راه انداخته اند.
زنبق ها و شقایق ها در بلندی مشرف به استخر، مه را در آغوش گرفته اند. باران ریز متوقف می شود.
دلم می خواهد فرصت بیشتری داشتم تا خیالپردازی ام کامل شود و قصه جذاب و پرکششم را کامل کنم. بی دلیل نبود که شاه عباس در آخرین روزهای عمرش می گفت “هوای اشرف مرا درمان می کند”. به بهشهر آمد، در شهر شادی آفرین اقامت کرد، برای شکار به میانکاله رفت و در همین شهر چشم از دنیا فرو بست.
نویسنده:زهرا اسلامی