- 3436
- ۱۳۹۸/۰۴/۲۶ - ۰۷:۳۴
با پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی به وجود آمده در قرن بیستم دسترسی مردم به امکانات و خدمات و توانایی مالی، مسافرت و گردش برای توده های مردم در اکثر کشورها امکانپذیر شد.
ارمون آنلاین- محمد رضا شکری امیری: بشر اولیه از آغاز، در زمین به دنبال کنجکاوی، شناخت طبیعت و برای یافتن غذا، پناهگاه، فرار از خطر و کسب امنیت و گذران اوقات فراغت محیط زندگی بهتر پیوسته در زمین به جستجو و گردش مشغول بود. با گذشت زمان چنین حرکتها و جنبش هایی به صورت میل به گردش همراه با شور و نشاط، ماجراجویی و اکتشاف تغییر شکل داد و امروزه میل به سیر و سفر به عنوان گردشگری مطرح شده است.
مردم تمدن های ماقبل تاریخ با انگیزه بدست آوردن غذا، دوری از خطر و نقل مکان به آب و هوای مساعد مسافرت می کردند. با افزایش مهارت و کسب فنون نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه به دوشی کاهش یافت و دیگر با انگیزه تجارت و معامله کالا مسافرت می کرد. از آنجا که امپراتوریهای عهد باستان در قاره های آفریقا، آسیا و خاور میانه ایجاد شدند زیر بنای اقتصادی بوجود آمد که باعث ایجاد جاده ها و راه های آبی و همچنین وسایل نقلیه ای برای سهولت راه شد.قدیمی ترین اشکال گردشگری که در اروپا بسیار رایج بوده، مسافرتهای اشراف و شاهزادههای جوان بوده است که به منظور آشنایی با شیوههای مختلف حکومت و زندگی مردم به نقاط مختلف صورت میگرفته است. چنین مسافرت هایی جزئی از برنامههای سنتی آموزش و پرورش آنان را تشکیل میداده که بعضاً تدارک آن توسط سازمانهای ویژهای که ماموریت ترتیب دادن آن را به عهده داشتند انجام میگرفته است. گردشگری و سفر از جمله عادات قدیم طبقه حاکم و ثروتمند بوده است، هاردین، امپراطور رم در فاصله سالهای ۱۱۷ تا ۱۳۸ میلادی به قصد سیاحت و نظاره لحظه طلوع آفتاب از ستیغ قله آتنا رنج سفر را بر خود هموار کرد تا به خواستههایش دست یابد و رومیان صاحب مال و جاه و مقام نیز همواره به منظور اقامت و کسب درآمد و گذران اوقات فراغت، خانههایی را در روستاهای پیرامونی شهر محل سکونت خود خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدادند.
از«سفر» تعریفهاى مشابهى ارائه داده اند. در فرهنگ معین آمده است: سفر، در لغت به معناى بیرون آمدن از شهر خود و به محل دیگر رفتن است، نیز به معناى قطع مسافت و راهى که از مکانى به مکان دور طى مى کند، آمده است. فرهنگهاى عربى سفر را “کشف حجاب و کنار زدن پرده” معنا کرده اند، حجابهایى که معمولاَ از جنس اعیان و اشیاى خارجى است. راغب اصفهانى مى نویسد: «سفر العمامه عن الرأس، و الخمار عن الوجه» یعنى عمامه را از سر، و نقاب را از صورت، کنار زد.
البته “سِفر” (به کسر سین) به معناى کتاب آمده که جمع آن اسفار است. از تعریف هاى لغوى و فرهنگ نامهاى که بگذریم، آنچه ما را به مقصود نزدیک تر مىکند، ماهیت سفر در منظر عالمان اخلاق و تربیت است. مرحوم فیض کاشانى که از بزرگترین دانشمندان شیعه و آگاهان علم اخلاق است در اثر مهم خود المحجه البیضاء، سفر را اینگونه مى ستاید:«از رهگذر سفر، آدمى از آنچه می هراسد، رهایى مییابد و به آنچه میل دارد، نایل می شود.»
انسان، برای جابهجا شدن نیازمند وسایلی بود، که بتواند به راحتی از آن استفاده کند. این کار در ابتدا تنها با چهارپایان عملی بود. و افراد به فراخور وضع مالی شان، از انواع چهارپایان استفاده میکردند.
برای استفاده در شهرها و محلات، بر پشت چهار پا سوار شده، و به محل مورد نظرشان میرفتند. ولی چون در مسافرتها، ساعتها و بلکه روزها در راه بودند، و خصوصاً اینکه سوارکاری برای زنان و بچهها، طی ساعات طولانی بسیار مشکل بوده، در نتیجه از صندوقهایی استفاده کردند که به آن «پالگی» میگفتند. آن را در دو طرف حیوانات میبستند و غالباً مورد استفاده زنان بود و به صورت چمباتمه چندین ساعت در آن مینشستند. و یا به صورت کجاوه بر روی شتر، قرار میدادند. گاهی دارای سقف بسته بود که به آن «هودج» گفته میشد و برای پیمودن مسیرهای طولانی بوده است.
تخت روان نیز، اطاقک کوچکی بوده، که بر روی دو تیرک چوبی قرار میدادند و مسافر در داخل تخت روان نشسته، آنگاه دو سر تیرهای چوبی را به دو قلاب که بر پشت دو چهار پا، مانند اسب، قرار داشته متصل میکردند و سپس با حرکت حیوانات تخت روان هم جابهجا میشده است. اولین کالسکه، بنا بر منابع تاریخی، در دوران صفویه به وسیله یکی از بازرگانان روسی، به شاهعباس دوم، به عنوان سوغات هدیه شد که استفاده چندانی از آن به عمل نیامد.
قبل از متداول شدن اتومبیل و به قول قدیمی ها کالسکه بخاری در میان اشراف و اعیان، کالسکه- شبیه ترین وسیله به اتومبیل- از زمان ناصرالدین شاه رایج شد. در بین معممین هم مورد استفاده داشت و اولین نفر از علما که دارای کالسکه مخصوص شد آیت الله سید ابوالقاسم امامی داماد ناصرالدین شاه بود و بعد از او آیت الله شیخ فضل الله نوری را می توان نام برد.
البته کالسکه بیشتر جنبه اختصاصی و خانوادگی داشت و به عنوان تنها وسیله عمومی آن زمان همان خط آهن تهران شهر ری معروف به ماشین دودی قابل ذکر است که در سال ۱۲۶۴ هجری قمری (اولین سال سلطنت ناصرالدین شاه) یک مهندس فرانسوی موفق به گرفتن امتیاز آن از شاه شد که بعدها رسما این امتیاز طبق یک قرارداد ۹۹ ساله به بلژیکی ها واگذار شد. از طرفی وضع محلات شهر و کوچه های قدیم تهران هم برای تردد وسایل نقلیه چرخدار مناسب نبود و لیکن ناصرالدین شاه با سفرهای متعددی که به فرنگ کرد، به پیروی از شیوه حمل و نقل داخل شهری اروپا، دستور کشیدن خط آهنی معروف به واگن اسبی را داد که از دروازه قزوین پس از طی خیابان های امام خمینی فعلی، امیرکبیر فعلی، ری فعلی به گارماشین آن زمان که اکنون به پارک تفریحی و کتابخانه عمومی تبدیل شده می رسید.
قرون وسطی
در جوامع شرقی میتوان نمونههایی از صور گذران اوقات فراغت و گردشگری تفریحی را در میان گروههای اشرافی ردیابی کرد، مثلاً برنامههای شکار دسته جمعی درباریان که در فرهنگ نقاشی ایران و در هنر مینیاتور منعکس است، خود حکایت از وجود نوعی از گردشگری تفریحی و سرگرم کننده در بین طبقات اشراف مینمایند
اشکال دیگری از گردشگری در دنیای قدیم سفرهای درویشان، قلندران، جاسوسان و مسافرتهای استثنایی ماجراجویان بود، که برای کسب اطلاعات و ارضا حس حادثه جویی خود، صورت میگرفت. اینان اقدام به سفرهای زمینی و دریایی متهورانه مینمودند و با کشف سرزمینها یا راههای تازه اعم از زمینی یا دریایی نامشان به عنوان کاشف در تاریخ ثبت شده است مانند کریستف کلمب، ماژلان، واسکودوگاما و بسیاری از سیاحان و مکتشفین که هنوز برای ما ناشناختهاند.
مسافرتهای زیارتی به اماکن و یا شهرهای مذهبی از گذشتههای دور وجود داشته و در بین پیروان تمام ادیان روز به روز رونق گرفته و با استفاده و به کارگیری تسهیلات جدید، گسترش خارق العادهای یافته است. حج یکی از عوامل اصلی در ترغیب مسلمین به گردشگری بوده است. مردمان بیشماری از کلیه نقاط جهان آن روز، به کعبه مشرف میشدند. بسیاری از مسلمانان خصوصاً دو قشر بازرگانان و علما در اثر برخورد با مسلمانان سایر بلاد به سیاحت و زیارت سرزمینهای دیگر ترغیب میشدند. برخی چون ابن فضلان، ابن جبیر، ابن بطوطه و ادریسی آثاری را بر جای گذاشتهاند که بیانگر عظمت تمدن اسلام و پیشتازی علمای مسلمان در این رشته است. اما آنچه مهم است این که بسیاری از سرزمینها برای اولین بار توسط مسلمانان کشف شده است، مثلاً نخستین توصیفی که از سرزمین چین به عمل آمده از سلیمان تاجر است و نخستین گزارش مکتوب درباره روسیه از ابن فضلان است.
تجارت و مسافرت در اروپای قرون وسطی (قرن پنجم تا چهاردهم میلادی) رونق کمتری داشت، بصورتی که جاده ها تقریباً ازبین رفته و شرایط مسافرت بسیار مشکل و حتی خطر ناک شد. طی این دوره دیدار از کلیساهای مسیحیان نخستین اولویت مسافرت بود زیرا صومعه های زیادی در نقاط مختلف پراکنده بودند و راهبان و کشیشان مسیحی مردم را تشویق به زیارت این مکان ها می کردند. در سده چهاردهم، مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیده انبوه و سازمان یافته درآمد و شبکه بزرگی از سازمانهای خیریه به کمک طبقات مختلف اجتماعی ایجاد شد. مسیحیان به بیت المقدس و روم مسافرت می کردند و با وجود این که این مسافرتها اساس و رنگ مذهبی داشتند، مسافرتهای تفریحی و اجتماعی هم به حساب می آمدند.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو مسیری از اروپا به به آسیا تعیین کرد. او در چین، پی به یک سیستم جاده ای بسیار عالی، که برای اولین بار در زمان سلطنت خانواده چو ساخته شده بود برد (۱۱۲۲-۱۲۲۱ قبل از میلاد). مارکوپولو کتاب خود را بر مبنای این سفر نوشت و این کتاب نخستین منبع اطلاعاتی غرب درباره زندگی شرق در آن دوران قرار گرفت. با اختراع چاپ، کتابها در این زمینه رونق بسیار یافت، برای نمونه کتاب سرجان مندویل به نام مسافرت در سال ۱۳۵۷ به چندین زبان منتشر شد، که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا، حتی تا آسیای جنوب شرقی به تفصیل در آن آمده است.
نخستین مسافرت کاروانی (دسته جمعی) مربوط به کاروانی است که در سده پانزدهم از ونیز به بیت المقدس می رفت. پیش از شروع سفر از مسافران مبلغ مشخصی برای هزینه های سفر مانند رفت و برگشت، غذا، استراحتگاه، حیوان برای حمل مسافر و بار و پولی که به عنوان رشوه باید پرداخت می شد، می گرفتند. نخستین نمونه (تاریخچه) غذاهای فوری امروزی را می توان در مسیر این مسافرتهای پرجمعیت مشاهده کرد. فروشندگانی که انواع غذاها، میوه ها، گوشت، ماهی، نان و شیرینی جات را به زوار می فروختند، بدین منظور چادرهایی در مسیر کاروانها زده بودند.
رنسانس
از سده چهارده تا هفده، بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد. در انگلستان، ملکه الیزابت اول برای تربیت و پرورش نمایندگان خارجی مسافرتهایی را برای آنها فراهم کرد و دانشگاههایی مانند آکسفورد و کمبریج در انگلستان و سالامانکا در اسپانیا به همراه بورس تحصیلی برای دانشجویان ایجاد نمود.
کاروانهای مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی، دارای ساختار و سازمانی منظم گردیدند و آن را «گراند تور» نامیدند. این کاروانها کار خود را در نیمه سده هفده شروع کردند و تا نیمه سده نوزده پا برجا بودند. بیشتر اعضای این کاروانها برای کسب دانش و تجربیات جدید به مسافرت می رفتند، معمولا این افراد از طبقه بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و فرهنگ مسافرت می کردند. تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان میدهد، سیر و سیاحت برای استراحت و تفریح از اوایل قرن شانزدهم شروع شده و مردم برای بازدید از شهرهای بزرگ و معروف دنیا اقدام به مسافرت نمودهاند.
سوابق تاریخی و معروفیت شهرها و جاذبههای مختلفی که در آنها وجود داشت انگیزه سفر نخستین مسافران تفریحی بوده است. در قرن هفدهم هجوم مسافران به فرانسه، به جایی رسید که موجب شد شخصی به نام سن موریس در سال ۱۶۷۲ نشریهای به نام راهنمای سفر به فرانسه منتشر نماید. مسافران غالباً از کشورهای آلمان، لهستان، دانمارک، سوئد، هلند و انگلیس به فرانسه سفر میکردند.
در مجموع میتوان گفت، توسعه گردشگری مرهون پیشرفتهای حاصل در وسایل حمل و نقل بوده است، زیرا تحول حمل و نقل که همراه با افزایش سرعت وسایل مسافرت، ارزانی و آسایش نسبی آن بود انقلاب بزرگی در صنعت گردشگری به وجود آورد و باعث گردید تاسیسات پذیرایی گردشگری به سرعت توسعه یابد. هتلهایی با استانداردهای مختلف ساخته شد. متلها و اردوگاهها به جای مسافرخانههای قدیم مورد استفاده توریست ها قرار گرفت.
همچنین لازم به ذکر است که پیدایش گردشگری با مفهوم امروزی آن ناشی از تحولات قرن نوزدهم است که انقلاب صنعتی موجب اختراع وسایل رفاهی بسیار گشت و در نتیجه زندگی در شهرها طاقت فرسا شد از این رو نیاز مردم به استراحت و مرخصی و پیدایش وسایل مسافرتی راحت و سریع مانند هواپیما، کشتی، قطار، اتومبیل موجبات توسعه گردشگری را بیش از پیش فراهم آورد.
انقلاب صنعتی
مهمترین تأثیر و پایه گذاری گردشگری به شکل جدید با انقلاب صنعتی شروع می شود. در این دوره تحولات اساسی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع بویژه در کشورهای غربی بوجود می آید. انقلاب صنعتی تغییرات شگرفی در حمل و نقل با ساخت ماشین ها، قطار و کشتی بوجود آورد.
انقلاب صنعتی که از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ ادامه یافت، پایه و اساس گردش های دسته جمعی را که امروز ما با آن آشنا هستیم، به وجود آورد. در این دوره تغییرات اجتماعی موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود، در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه اشراف گراند تور شکل تازه ای به خود بگیرد و به مسافرتهای تفریحی در سطح عمومی تبدیل شود.
برخی از مکانهایی که تا آن زمان محل تفریح و گردش خانواده های ثروتمند و مرفه بود، گسترش یافت و تاسیسات جدیدی به وجود آمد تا بتواند فضای لازم را برای طبقه متوسط جامعه به عنوان بازار بزرگی به وجود آورد (البته در مقایسه با تعداد اندکی از این مکانها که در گذشته برای اشراف و ثروتمندان تهیه شده بود). اگر چه این مسافران جدید هزینه های زیادی نمی پرداختند، ولی تعداد روز افزون آنها این کمبود را جبران می کرد.
مهاجرت های روستا شهری، پدید آمدن ماشین ها، قطار، کشتی ها نیز در توسعه گردشگری تأثیر گذاشتند. حادثه مهم دیگری که بر صنعت گردشگری اثر گذاشت، فناوری های نوین بانکی از جمله چک مسافرتی بود که آمریکایی ها ابداع کردند. از اواخر قرن نوزدهم، گردشگران آمریکایی به اروپا سرازیر شدند. اثر اقتصادی، افزایش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و توسعه شبکه های حمل و نقل سریع و ارزان، همگی شرایطی را به وجود آوردند که باعث رشد بازاریابی در بخش گردشگری شد.
با پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بوجود آمده در قرن بیستم دسترسی مردم به امکانات و خدمات و توانایی مالی، مسافرت و گردش برای توده های مردم در اکثر کشورها امکانپذیر گشت. تکنولوژیهای نوین مانند رایانه، خطوط هواپیمایی، ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی و روبات باعث تغییر شیوه زندگی شد و همچنین باعث شد به دلایل متعدد بر میزان مسافرت و گردش افزوده شود.
ایران نیز یکی از کشورهایی است که به خاطر قدمت طولانی، از کشورهای صاحب تجربه و سابقه در گردشگریمحسوب می شود. موقعیت جغرافیایی، تنوع نژادی و قومی و فرهنگی و جاذبه های طبیعی و متنوع و همچنین ویژگی های اخلاقی مردم و علاقه به سیر و سفر از عوامل اصلی قدمت طولانی گردشگری در این کشور محسوب می شود.
جهانگردی در تمدن اسلامی
با دقت در سفرنامه هایى که به جاى مانده به این نتیجه مى رسیم که آنچه از قرن نهم تا قرن چهاردهم میلادی وجود دارد، سیاحت مسلمانان است به کشورهاى خاورمیانه و خاور دور. مانند: ژاپن و آفریقا و اروپا. جهانگردان مسلمان گزارش سفر خویش را در کتابهاى جغرافیائى و یا در تحقیقات تاریخى و عقیدتى ارائه داده اند. و در این دوران خبرى از رفت و آمد سیاحان اروپایى و مردمان غرب مسیحى نیست. گویا آنان هیچ گونه اى علاقه اى به گردشگرى نداشته اند. گاه گاهى به یک جهانگرد و تاجر یهودى غربى در بلاد شرق بر مى خوریم. از قرن پانزدهم به بعد، بویژه در قرن هفدهم مى بینیم که جریان گردشگرى به طور دقیق به عکس جریان یافته است. جهانگردان مهم را غربیان تشکیل مى دهند که به سرزمینهاى شرق روى آورده و گزارشهاى گوناگونى از آداب، میراث فرهنگى، شیوه هاى حکومتى، اجناس و محصولات شهرهاى اسلامى داده اند و خبرى از جهانگردان مسلمان نیست و یا اگر رحله هائى وجود دارد، در محدوده سفر حج و از منطقه اى اسلامى به منطقه اى دیگر است.
پیشینه تاریخی گردشگری در ایران
گردشگری پدیدهای است که از زمانهای بسیار دور، در بین انسانها وجود داشته و این پدیده کمکم رواج داشته تا امروز با توجه به تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به صورت کنونی رسیده است. ایران یکی از ده کانون مهم شکلگیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزارهی پنجم پیش از میلاد مسیح تعلق دارد. چنانکه ورود آریاییها در هزارهی دوم پیش از میلاد به این کشور و حکومت عیلامیها، مادها، هخامنشیان، ساسانیان و … حکایت از ایجاد تمدن پربار و دیرینه در این سرزمین دارد. در عین حال این کشور در طی دورههای مختلف مورد توجه بسیاری از افراد بوده که به منظورهای خاصی از تجارت و داد و ستد، تفریحی، فرهنگی و … به آن مسافرت میکردهاند و همین طور وجود رسوم مختلف در این کشور از جمله پناه بردن به طبیعت در ایام مختلف سال به صورت دستهجمعی و گروهی نشان از وجود روحیهی گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است.
بنابراین هر چند مطالعات و تحقیقات انجام شده در زمینهی گردشگری و مسافرت و شیوه و قوانین مربوط به آن در ایران باستان و حتی در ایران پس از اسلام بسیار اندک است، ولی آنچه مسلم است اینکه در ایران قبل از اسلام و حتی قبل از ورود آریاییها به این سرزمین، مسافر و جهانگرد دارای حقوق و امتیازات ویژهای بود که در حکومتهای مختلف در شکلهای مدنی هر دوره حدود و میزان آن یکسان و مشابه نبوده است، بلکه با توجه به انگیزه و هدف مسافر یا جهانگرد، آن حقوق و حدود آن تعیین و اجرا می شده است .علاوه بر این ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و وجود فرهنگ و آداب و رسوم، آثار تاریخی، هنری و میراث فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان و گردشگران عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشده است.
در واقع در مورد مسافرت به نواحی روستایی در این زمان (ایران باستان) تحقیقات و مطالعات، بسیار بسیار اندک است و اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به آداب و رسوم ایرانیان و وجود اکثریت جمعیت در مناطق روستایی میتوان گفت که گردشگری روستایی در ایران از زمان شکلگیری تمدنهای بزرگ و ایجاد شهرها شکل گرفته و گردشگران در این زمان به منظور خاصی به این نواحی سفر میکردهاند.
در ایران پس از اسلام، با توجه به سابقهی زندگی مدنی و تجربیات حاصل از حسن خلق و رفتارهای موجود نزد ایرانیان که از گذشتههای کهن باقی مانده و همچنین فرهنگ خاص ایرانیان که با میهمان نوازیهای خاص شرقیان توأم بوده و به ویژه در پرتوی اجرای آیات قرآن و احکام اسلامی، گردشگری رونق بیشتری یافته و با ایجاد تأسیسات جدید رفاهی و درمانی، ایجاد مهمانسراها و محلهای پذیرایی از میهمان به طریق وقف باعث شد تا گردشگری در ایران به مرحلهی تازهای برسد که در سفرنامهها و یادداشتهای سیاحان متعدد و مشهور اعم از ایرانی و خارجی به نیکی یاد شده است.
لازم به ذکر است که در دورهی بعد از اسلام، قرآن مجید، نهجالبلاغه، روایات و احادیث امامان و بزرگان دین به انحای گوناگون مسلمانان را به گردشگری و گردشگری تشویق و ترغیب نمودهاند. چنانکه از دیدگاه اسلام گردشگری و سیر و سیاحت رشد و تعالی انسانی را به دنبال خواهد داشت که قبلاً ذکر کردیم. بنابراین اسلام ضمن تشویق و تأکید بر گردشگری و سیاحت به فواید معیشتی و بهرهمندی از نعم انبوه خداوندی اشاره مینماید و معتقد است که گردشگری با همهی اثرات و فواید معیشتی و دنیوی، هیچگاه فینفسه ناقض جنبههای اخلاقی، عبادی و سازندگی نفس و هدفهای فراتر از خاک و خدامحوری نبوده، بلکه تمام سفرها تمهیدی است برای سفر به سوی خداوند و صعود به دارالقرار. در زمینهی اهمیت سیر و سیاحت در اسلام و قرآن همین بس که تعداد ۲۹ آیه از ۲۴ سورهی کلام الله مجید به این امر اختصاص دارد که در هفت آیهی اول صراحتاً به عنوان «سیروا فی الارض» و در هفت آیه دیگر عنوان «أفلم یسیروا فی الارض» بیان شده است.
با توجه به مطالب فوق میتوان دریافت که اسلام تأثیر بسزایی در گردشگری و نحوهی مسافرت و همچنین انگیزههای مسافرت در ایران بجای نهاده است. در این دوره سیاحان زیادی به ایران مسافرت کردهاند و از مناطق مختلف از جمله نواحی و روستایی و ایلات و عشایر این سرزمین دیدن کردهاند که در کتب تاریخی و سفرنامههای مختلف به آن اشاره شده است.
در زمینهی گردشگری، ایران به ویژه از قرن هفدهم میلادی دوران حکومت صفویان به عنوان یک کشور مورد توجه جهانگردان قرار گرفته و اذهان اروپاییان را به خود جلب نموده است، صرفنظر از صدها مسافری که قبل از قرن هفدهم به ایران سفر کردهاند. قرن هفدهم میلادی که مقارن با قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری است را میتوان سرآغاز توجه گردشگری خارجی به ایران دانست. در این دوره میتوان از سیاحان و گردشگران مختلفی از جمله پیتر دلاواله، ژان شاردن، تاورنیه، آنتونی شرلی، مادام دیولافو، جرج کلارک و… که با ملیتهای مختلف به همراه فهرست بلندی که جرج کروزن انگلیسی در پایان قرن ۱۹ میلادی در جهان معروف خود (ایران و قضیهی ایران) از مسافرانی که به ایران سفر کردهاند، نام میبرد که نشانگر جای گرفتن ایران در صدر کشورهای آسیایی به لحاظ تعداد گردشگران در طی قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی است.
قرن نوزدهم، قرن متفاوتی در تاریخ گردشگری ایران شناخته میشود. سیاحان، دیپلماتها، بازرگانان، باستانشناسان، محققان و حتی افراد کنجکاو به ایران سفر میکردند تا صرفاً حس کنجکاوی خود را ارضا کنند. در نیمهی دوم قرن نوزدهم، لیدی، شل، وانسون، گوبینو و دکتر بروگسی از زمره نویسندگانی بودند که با کتابهای خود نام ایران را به نیکی بر سر زبانها افکندند.
به هر حال هرچند که در دورهی مذکور روند ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود و لیکن هیچگاه به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژهای باشد و درآمدزایی نماید مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن این سرزمین باستانی رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال ۱۳۱۴ ادارهای در وزارت کشور به نام ادارهی امور گردشگری تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچههای راهنمای گردشگری ایران میبود. بعد از شهریور ۱۳۲۰، ادارهی مذکور جای خود را به «شورای عالی گردشگری» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال ۱۳۴۲ هیأت وزیران تأسیس «سازمان جذب سیاحان» را تصویب کرد و این سازمان رسماً کار خود را آغاز نمود . این سازمان که به ارائهی طرحها و برنامهریزیهای وسیع زیربنایی در امر گردشگری موفق شد، در سال ۱۳۵۳ جزء تشکیلات وزارت اطلاعات درآمد و نخست عنوان «وزارت اطلاعات و گردشگری» مسؤول تنظیم امور ایرانگردی و گردشگری میشود. از آن بعد ادارهی ایرانگردی و گردشگری به وسیلهی چهار شرکت سهامی با نظارت وزارت اطلاعات و ایرانگردی اداره شد.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگ نمودن فعالیتها وسایل مربوط به گردشگری این چهار شرکت در یکدیگر ادغام گردید و «سازمان مرکز ایرانگردی و گردشگری» با بافت و خط مشیهای جدید و اهدافی متمایز از گذشته تشکیل و شروع به کار نمود. این سازمان اداره و بهرهبرداری از واحدهای اقامتی به شکل مهمانخانه، مهمانسرا، اردوگاه، کلبه، چادر، غذاسرا، چاپخانه، پیست اسکی، تأسیسات کنار دریا، آبهای معدنی، مراکز آموزشی زمستانی و هر نوع محل مناسب دیگری برای ایرانگردی و گردشگری به عهده دارد. بعد از آن سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۶۴ از یازده اُرگان دولتی تحت نظارت وزارت فرهنگ وآموزش عالی، و در سال ۱۳۷۲ از وزارت آموزش عالی منتزع و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وابسته گردید.