خداحافظی دردناک با کسی که دیگر تاب نیاورد؛ متیو پری!
ارمون آنلاین: چندلر از محبوبترین شخصیتهای سریال «فرندز» بود که علاوه بر حس شوخطبعی و بازی فوقالعادهاش با استایلهای جذابی در سبک و رنگهای مختلف نیز دیده میشد. این بازیگر بارها با استایلهای کلاسیک، استایلهای تینجری امروزی، تیپهای ساده یا تیپهای رنگارنگ و کراواتهایی با طرحهای عجیب به جلوی دوربین رفت و هر بار مخاطبانش را خنداند.
شخصیت چندلر به عنوان یک دوست، سعی میکند همیشه محبوب و مورد اعتماد باشد. او وقتی میفهمد که توانسته به یک شخص مورد اعتماد و رازدار بقیه تبدیل شود، به شدت به خود میبالد. به علاوه از اینکه کسی به او اطمینان نکند و او را دوست نداشته باشد به شدت میترسد؛ این موضوع در طول سریال به صورت شوخی و غیر مستقیم بیان میشود اما واقعیت دارد.
چندلر متوجه تمام اتفاقات اطراف خود است و تیزبینی مفیدی دارد. همچنین بازیگوشی و کنجکاوی از دیگر ویژگیهای جدا نشدنی او است و همیشه انرژی زیادی برای انجام کارهای مفرح دارد. این شخصیت واقعگراییِ خاصی دارد و همیشه به عنوان یک عضو واقعبین گروه، تو ذوق کسانی میزند که ایدههای بکر اما دور از ذهن میدهند. شخصیت چندلر به شدت تابع امیال آنی است و همیشه به این جمله منسوب میشود که الان حس این کار را دارم پس همین را انجام میدهم.
چندلر عاشق اتفاقات غیر منتظره است و هیجانِ تغییر را دوست دارد. از اینکه همیشه یک کاری روی روال تکراری پیش برود بیزار است و به هیچ وجه نمیتواند یکنواختی را تحمل کند. به همین دلیل اولین کسی که در بین گروه قدم به سوی تغییر و بزرگ شدن برداشت خود او بود. به این دلیل که همیشه دنبال یک معنای جدید برای زندگی میگشت.
او ابتدا به عنوان یک جوان عیاش زندگی را قبول کرد و سپس به عنوان یک دوستپسر وفادار معنای جدیدی برای خود پیدا کرد و در مرحله بعد وارد دنیای همسر خوب بودن شد و زندگی را در معنای آن تعریف کرد و سپس به دنبال معنای جدید و متفاوتتری گشت، یعنی زندگی با خانواده به دور از هر کسی. البته در تمام این مراحل چندلر زندگی را آسان و بیتکلف معنا میکرد.
از واضحترین ویژگیهای چندلر، عاشق خنده و شوخی بودن او است. او جوکهای زیادی میسازد و به اینکه بامزهترین عضو گروه هست و باعث شادی دیگران میشود به خود میبالد.اینکه چرا یک شخصیت انقدر با همه چیز شوخی میکند بی دلیل نیست.
یکی از دلایل شوخی کردن با تک تک عناصر موجود، که دلیل عمیق روانشناسی است، جلب توجه کاذب برای جبران نیازهای عاطفی ارضا نشده است. اگر به نوجوانی چندلر نگاه کنیم، به هر نحوی در آن دوره سعی میکرد که توجه دیگران را به خودش جلب کند. از مدل موهای عجیب و لباسهای رنگی جلف گرفته، تا تیکههای کوبنده و رفتار نامتعارف. اما وقتی وارد سنین جوانی شده، نیاز به دیده شدن و جلب توجه را به سمت شوخیها و جوکهای آنی معطوف کرده و تا حدودی این نیاز به جلب توجه را خاموش کرده ولی این تمایل کاملا برطرف نشده.
کتاب خاطرات پری سال گذشته به انگلیسی منتشر شد و بلافاصله چند ترجمه از آن به فارسی درآمد. در پشت جلد ترجمه فارسی این کتاب که نشر میلکان منتشر کرده میخوانیم:
«سلام، اسم من متیو است، هرچند شاید مرا با اسم دیگری بشناسید. دوستانم متی صدایم میکنند. و احتمالاً تا حالا میبایست مُرده باشم!»
و اینگونه زندگینامه پرفرازونشیب هنرپیشه معروف ـــ متیو پری ـــ آغاز میشود؛ زندگینامهای که در آن ما را با خود به سفری از رؤیاهای دوران بچگی تا شهرت و اعتیاد و بهبودیِ پس از آن میبَرَد.
متیوی ۵ ساله قبل از اینکه مدام به بیمارستان برود یا در مراکز بازپروری بستری شود، بهخاطر جدایی پدر و مادرش مدام بین مونترال کانادا و لسآنجلس در رفتوآمد بود. متیوی ۱۴ ساله ستاره تنیس کانادا بود. متیوی ۲۴ ساله برای بازی در محبوبترین سریال تاریخ به نام «فِرِندز» انتخاب شد.
در داستانی باورنکردنی که فقط خودش میتواند با آن طنز آشنا، صمیمی و دوستداشتنیاش آن را تعریف کند، از خانوادهای میگوید که بزرگش کردند، از میل و اشتیاقش برای شناختهشدن و شهرت، از حفره عمیقِ درونش که حتی با محققشدن رؤیاهایش هم پُر نمیشد. و از طرفی دیگر از آرامشی میگوید که در پاکبودن از اعتیاد یافته، و از حسِ همهجاحاضر بودنِ سریال «فرندز». او خاطرات جالبی از همبازیگرهایش در «فرندز» و سایر ستارههایی تعریف میکند که در زندگی با آنها هممسیر بوده.
«دوستان و عاشقان» زندگینامهای فراموشنشدنی است که هم صمیمانه و هم آگاهیبخش است. بهشدت صادقانه، تکاندهنده و بینهایت خندهدار؛ کتابی که طرفداران «فرندز» سالها منتظرش بودند.
متیو در این کتاب دربارهی اعتیادش صحبت میکند، از شش هزار جلسه ترک اعتیاد، از شصتوپنج بار سمزدایی و بازپروری، از هفت میلیون دلاری که برای پاکشدن خرج کرده. او از زندگی پر زرقوبرق و باشکوهِ ستارهبودن میگوید، از شهرتِ بیحدوحصر و بار مسئولیتی که با خود به همراه دارد و از فرازونشیبهای زندگیِ پرپیچوخماش با بیانی صادقانه و صمیمی و با طنازیِ مربوط به خودش که هوادارها بهخوبی آن را میشناسند. کتاب با اینکه زندگینامه است اما روند زمانی منظمی ندارد و متیو بارها و بارها به گذشته و حال میرود و گاهی حتی به سبک جریال سیال ذهنی ما را وارد هزارتوی زندگیاش میکند.
کتاب دوستان و عاشقان کتاب آسانی نیست. کتابی نیست که لب ساحل برای آرامش و فرار از واقعیت بخوانید. کتابی است تیز و واقعی. کتابی است که از شما میخواهد به چیزهایی فکر کنید که گاهی ممکن است تلخ و دردناک باشند، ولی مانند دوست خوبی که تا همیشه همراهتان است، دستش را به سمتتان دراز میکند، دستتان را میگیرد و با خودش بالا میبَرَد.
خسرو نقیبی، منتقد سینما درباره این سریال نوشت: همهی ما عاشقان فرندزته دلمان امیدوار بودیم آنها یک وقتی دوباره دور هم جمع میشوند و یک اپیزود تازه ازشان خواهیم دید در روزگار تازه، با مناسبات تازه.
مرگ متیو پری نقطهی پایانی بود بر این آرزو، و این سوگواری جمعی به زبانهای مختلف در صفحات مجازی، انگار پایان یک دوران باشد برای نسلی که دیگر بیدغدغه و ترس نمیخندد، همهچیز را دست نمیاندازد و نمیتواند جهان را شوخی بگیرد. حالا یکی از شش نفر دیگر تا همیشه نیست و آن دلخوشی جمعی، که روزی دوستان نه برای دورهمی، که با یک قصهی تازه دورهم جمع میشوند، به پایان رسیده است.
خداحافظ چندلر بینگ. تو عضوی از خانوادهی همهی ما بودی و حی و حاضر در تلخترین و سختترین روزهای ما برای تابآوردن. خودت اما مدتها بود تابآوردن را از یاد برده بودی…
لینک کوتاه: https://armoononline.ir/?p=28835