- 2410
- ۱۳۹۸/۰۴/۲۰ - ۰۱:۵۶
ارمون آنلاین- محمد سعیدی: صنعت توریسم و گردشگری درمناطق شمالی ایران برغم تنوع اقلیمی، وجود جاذبههای طبیعی منحصربفرد و نیز آثار تاریخی و قابلیتهای اکوتوریسم متاسفانه رشد بایسته را نداشته است. این منطقه به لحاظ استعدادها و ظرفیتهای توریستی حتی با توریستی ترین مناطق جهان برابری می کند ولی از جهت توریست پذیری با وجود تلاش ها و هزینه فراوانی که در جهت رونق این صنعت به کار گرفته شده و میشود پس از گذشت سالها اگر[…]
ارمون آنلاین- محمد سعیدی: صنعت توریسم و گردشگری درمناطق شمالی ایران برغم تنوع اقلیمی، وجود جاذبههای طبیعی منحصربفرد و نیز آثار تاریخی و قابلیتهای اکوتوریسم متاسفانه رشد بایسته را نداشته است. این منطقه به لحاظ استعدادها و ظرفیتهای توریستی حتی با توریستی ترین مناطق جهان برابری می کند ولی از جهت توریست پذیری با وجود تلاش ها و هزینه فراوانی که در جهت رونق این صنعت به کار گرفته شده و میشود پس از گذشت سالها اگر نگوئیم هنوز اندر خم یک کوچه قرار دارد ولی قطعا پیشرفت مورد انتظار را نداشت!براساس دادههای آماری، حجم پولی که از راه گردشگری در طول یک سال در جهان جابه جا می شود حدود ۵/۲ برابر درآمد سالانه کشورهای عضو اوپک از محل فروش نفت است اما سهم ایران از این درآمد ( علیرغم پتانسیل بالای گردشگر پذیری ) حدود یک دهم درصد است و سهم شمال هم به تبع آن بسیار ناچیز می باشد.
صنعت پرسود
با این حساب گردشگری، صنعت پر سودی است که طی دهه های اخیر مورد توجه افزونتر کشورهای مختلف جهان قرار گرفته و به طور اعجاب آوری رو به رشد نهاده است. قابلیت رشد گردشگری و بالا بودن سطح درآمدزایی آن موجب شده تا توجه جوامع، بویژه کشورهایی که از ظرفیتهای توریستی بیشتری برخوردارند، بیش از پیش به راههای توسعه این صنعت معطوف شود. برای این منظور مطالعات میدانی زیادی انجام و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری گسترده ای به خدمت گرفته شد تا جزئی ترین مسائل مرتبط با توسعه صنعت توریسم را مورد کنکاش قرار دهد و به موازات آن، اهالی فن به معادله سازی پیرامون الزامات توسعه گردشگری و تلاش برای یافتن پاسخ های راهبردی پرداخته اند. یکی از مقوله هایی که در همین زمینه توجه دست اندرکاران را جلب نموده، شناسایی و تجزیه و تحلیل انگیزه های سفر می باشد. انگیزه ها در واقع عواملی هستند که مسافران را وا می دارند تا اولآ خود مسافرت و ثانیا مقصد مورد نظرشان را انتخاب نمایند.
نزد ایرانیان نیز مقوله سفر و مسافرت جایگاه ویژه ای دارد. این روزها مسافرت های تفریحی داخلی و عمدتا کوتاه مدت برای خانواده های ایرانی به طرز قابل تاملی با شمال کشور گره خورده است. همان گونه که سفر جزء لاینفک برنامه های سالانه اکثر هموطنان می باشد، انتخاب شمال به عنوان مقصد سفر نیز از گزینه های اصلی مسافرت این عزیزان است بنابراین توان پذیرش گردشگران یا مسافران داخلی در استانهای شمالی به نحو قابل تاملی افزایش یافته اما هزینه فایده حضور آنها درخور تامل و بررسی است.
زیان های مازندران
نوروز هر سال بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر از هم میهنان ما استانهای شمالی را برای گذران اوقات فراغت بر می گزینند. این آمار حدود ۵/۳ برابر جمعیت ثابت سه استان شمالی می باشد و لاجرم ظرفیتهای خدمات رسانی شهرهای مختلف منطقه را به چالش می کشد. با اینحال سفر به شمال در تعطیلات تابستانه با افزایش نسبی همراه است زیرا استفاده از خنکای سواحل زیبا، اقلیم پر نسیم و طبیعت پاک و دل انگیز این خطه در گرمترین ایام سال، می تواند بهترین و مهمترین انگیزه برای سفر به این منطقه باشد و در این زمینه حتی منطقه توریستی توسعه یافته ای مثل جزیره کیش هم نمی تواند با شمال رقابت نماید و این چنین است که طی این سالها با توجه به ازدیاد روزافزون وسائط نقلیه و تسهیل دسترسی خانواده ها به آن، در تعطیلات کوتاه پایان هر هفته نیز نَفَسِ جاده های منتهی به شمال از سنگینی بار ترافیک ناشی از هجوم انبوه مسافران به تنگ می آید زیرا جاده های معروف هراز، کندوان و فیروزکوه مهمترین محورهای اتصال مناطق مرکزی و غربی کشور به شمال در ایام آغازین و پایانی هر تعطیلاتی از شدت ترافیک جای سوزن انداختن ندارند. در نگاه نخست این حجم عظیم مسافران، برای توسعه گردشگری نوید بخش به نظر می رسد اما با اندکی تعمق در بازدهی کثرت مسافران، نحوه و کیفیت تردد و حضور یا اقامت و حتی انگیزه های سفر آنها خواهیم دید در خیلی موارد نه تنها به سود منطقه نیست بلکه هزینه ها و زیانهایی نیز به همراه دارد.
وقتی از سوددهی گردشگری سخن می گوئیم مقصود منافعی است که می تواند از حضور و اقامت گردشگران عاید یک منطقه توریستی شود و این امر اولا مستلزم مهیا بودن امکانات و تسهیلات و خدمات لازم و توان پاسخگویی به نیازهای گردشگران در مقصد گردشگری و ثانیا عزم و انگیزه لازم در مسافران و گردشگران برای خرید این خدمات است. به بیان روشنتر سوددهی گردشگری به این است که گردشگر در مقصد سفر خود اقامت گزیده و برای استفاده از امکانات و رفاهیات آن هزینه نماید. اما در ارتباط با وجهه گردشگری استانهای شمالی صرف نظر از کاستی هایی که در مورد امکانات، فضاها و خدمات گردشگری وجود دارد، از مواهب و امکانات موجود نیز بهره برداری بایسته صورت نمی گیرد چون از یک سو سیستم کارآمدی جهت فروش خدمات تعریف نشده و از طرف دیگر خیلی از مسافران و گردشگران نیز ترجیحشان این است که تا حد امکان اقلام مصرفی و بعضا رفاهی و چه بسا اقامتی (نظیر چادر) و تفریحی ( مثل وسایل بازی و سرگرمی ) را از مبدا سفر با خود آورده و از تهیه آن در مقصد خودداری کنند که در این صورت تنها عایدی حضور آنها برای منطقه، تحمیل ترافیک روان فرسا و دریافت برخی سرویس های اجتناب ناپذیر و در یک کلام ایجاد هزینه به جای درآمد می باشد.
سفرهای غیرهدفمند
در همین خصوص باید سفرهای غیر هدفمند به شمال را نیز محاسبه نمود. کم نیستند کسانی که سفر به شمال برایشان در حد یک تفنن و پیروی از چیزی شبیه مد است. یعنی عده زیادی به جهت تبعیت از یک عادتِ فراگیر مبادرت به سفر می کنند که در این حالت مقوله گردشگری و الزامات آن به یک موضوع فرعی تبدیل شده و تحت الشعاع قرار می گیرد. اما توجه داشته باشیم که این نکات و بسیاری شواهد دیگر که می توان در رابطه با هدفمند نبودن بعضی سفرها احصا و مطرح کرد، نمی تواند محدودیت ها و نارسایی های مربوط به جذب گردشگر در منطقه را توجیه نماید. بنابراین با توسعه امکانات و تجهیز کانونهای گردشگری و در نتیجه جذاب تر کردن سفر و تامین سلیقه و ذائقه گردشگران و مسافران می توان به ارتقاء کیفی انگیزه های سفر و مآلا به افزایش درآمدهای حاصل از جذب توریست مدد رساند.
در خاتمه این را هم ناگفته نگذاریم که مسافرت و گردشگری که طبق عادت، مترادف تلقی می شوند، دو مقوله متفاوتند و گردشگری تعریف مشخص و مجزایی دارد که بیانگر برخورداری این مقوله از ماهیت ویژه و اقتضائات خاص می باشد. قائل نشدن جایگاه مشخص برای گردشگری از قضا خود از عوامل سلبی در مسیر توسعه این صنعت به شمار می آید و لذا مسافری که مثلا به مقصد شرق یا غرب کشور ناگزیر از مازندران و گلستان عبور و احیانا در این استانها توقف می کند، اگر چه از برخی خدمات شهری و جاده ای موجود بهره می برد و لاجرم سهمی هم در افزایش ترافیک دارد ولی گردشگر تلقی نمی شود و اساسا تردد و توقفش سود مشخصی به حال منطقه نخواهد داشت . . .