- 686
- ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۸:۴۹
در آخرین کنسرت گروه محلی کایر در ساری به دعوت یکی از نوازنده های گروه، به تماشای برنامه نشستم. اجرا بهتر از حد انتظارم بود. تنها بودم و همین بی هم صحبتی، گاه فرصت تخیل و برنامه ریزی میان دو اجرا برایم فراهم می کرد. دلم می خواست بانوان گروه
ارمون: در آخرین کنسرت گروه محلی کایر در ساری به دعوت یکی از نوازنده های گروه، به تماشای برنامه نشستم. اجرا بهتر از حد انتظارم بود. تنها بودم و همین بی هم صحبتی، گاه فرصت تخیل و برنامه ریزی میان دو اجرا برایم فراهم می کرد. دلم می خواست بانوان گروه؛ که آن شب ۴ نفر بودند را به گفتگویی دعوت کنم. در ذهن تصویرشان با همین لباس رنگ رنگ زیبا را می گذاشتم روی جلد و می نوشتم بانوان نوازنده شمالی. دف نوازی یکی از دختران که بعداً فهمیدم سیده جمیله محمدی است؛ عالی بود.
یکی از عصرهای داغ خرداد ماه به دفترشان در قائم شهر رفتم. جمال محمدی مدیر گروه کایر منتظر بود و دختران یک به یک آمدند و گفتگو با درد دل ها شروع شد. راستش رفته بودم تا از راههایی که این دختران پیمودند تا رسیدند به کایر و البته اجرا بپرسم. رفته بودم تا از تشویق هایی که شدند، از آفرین هایی که شنیدند، از آهنگ هایی که ساختند یا می خواهند بسازند، از…، بپرسم. اما راه رسیدن شان به اجرا آنقدر سخت بود و هست که گفتگوی ما را زیر تاثیر خودش برد. بانوان گروه کایر مصمم هستند تا گروه زنانه ای تشکیل دهند که هر یک از اعضاء، ساز اختصاصی بزند، ملودی و آهنگی بسازنند، نوایی فراموش شده را بخوانند و خلاصه بگویند؛ سرمان بلند است برای خاطر هنر! این گفتگو سرآغازی است برای آشنایی با ۴ نفر از بانوان نوازنده مازندرانی. با خودم قرار گذاشته ام در فرصت نزدیک دیگری با آنها از موسیقی بومی بیشتر صحبت کنیم و راههای نو به نو شدن.
سیده نرگس محمدی نوازنده دوتار و همخوان گروه کایر، کارشناس حقوق، ۳۱ ساله و مادر یک دختر ۴ ساله است.۱۳ سال است که موسیقی کار می کند.
سیده جمیله محمدی دانشجوی رشته مدیریت، نوازنده چیره دست ساز کوبه ای دف، متولد سال ۱۳۶۷ است که سابقه دوازده ساله در نواختن ساز دارد.
آیسان اولادی هم، دف می زند؛ ۲۴ ساله است و مدت زیادی نیست که می نوازد اما علاقه اش کم نظیر است.
نسیم امینی سنتور می نوازد. می گوید” از افتخاراتم آشنایی با خانواده محمدی است.” ۵ سالی هست کار می کند و ۲۵ سال دارد.
نرگس محمدی می گوید: موسیقی بیش از ۳۰۰ سال در خانواده ما قدمت دارد؛ اما اجداد ما انفرادی کار می کردند؛ نسل ما گروه تشکیل داد و بصورت گروهی ظاهر شد. گوش های ما با نواهای موسیقی آشنا بود. حتی نوه های خانواده محمدی در کودکی ساز می زنند.
موسیقی شغل شماست یا تفریح و سرگرمی؟
نرگس: هردوی اینها می تواند باشد. اما برای من که پا به پای برادرانم کار می کنم و منبع درآمدی برایم محسوب می شود؛ موسیقی شغل من است. جزو ضروریات زندگی ام و جزیی جدایی ناپذیر است.
جمیله: موسیقی شغل من است؛ تلاش زیادی کردم تا جایگاهی را در گروه به دست بیاورم و آنرا حفظ کنم. ضمن اینکه موسیقی به لحاظ روحی تاثیر خوبی روی من می گذارد و روحم را جلا می دهد.
آیسان: به نظرم الان زود است بگویم موسیقی حرفه من است اما همواره از کودکی خواسته و علاقه ام بود، الان عشق من است و تلاش می کنم تا بزودی، شاید کمی دیرتر شغلم باشد.
نسیم: در اول راه قرار دارم؛ فعلا روی موسیقی به عنوان شغل حساب نمی کنم. برایم هنر و سرگرمی است.
چه چیز موسیقی شما را به ادامه کار دلگرم نگه می دارد؟
نرگس: حس و حالی موقع نواختن ساز در من ایجاد می شود که از نظر روحی احساس می کنم به خدا نزدیک تر می شوم. فکر می کنم رسالت و وظیفه ای دارم تا موسیقی فولکلور را ترویج کنم. جوانان به دلیل عدم آشنایی با موسیقی اصیل ما، موسیقی های دیگر را انتخاب می کنند و ترجیح می دهند. همواره در تلاشم که موسیقی ای که ریشه در فرهنگ و آیین های ما دارد را رواج بدهم.
جمیله: استقبال از سازهای سنتی و حس و حالی که مردم به ما می دهند؛ بی نظیر است. این شور و هیجان نمی گذارد انگیزه هایمان را از دست بدهیم.
آیسان: شور موسیقی، اصوات درونم را به صدا درمی آورد. یک چیز دیگر موسیقی که مرا به ادامه کار تشویق می کند، کار گروهی در موسیقی است. ساز در گروه تعریف می شود و این برایم جذاب است.
نسیم: روحم با موسیقی جلا پیدا می کند و در این فضا تصمیم های مهم زندگی ام را راحتر می گیرم.
کار درعرصه موسیقی خوشحال تان می کند؟ شما جزو زنان شاد جامعه محسوب می شوید؟
نرگس: بله! اما بین کسی که ساز می زند و کسانی که صدای آن را می شنوند تفاوتی وجود دارد؛ گاهی تمرین ها علی رغم حس و حال خوبی که به ما می دهد خسته مان می کند. و گاهی چون درک نمی شویم، انرژی مان را از دست می دهیم و خستگی به تن ما می ماند.
نسیم: بله خیلی زیاد.
جمیله: باید ببینیم تعریف ما از شادی اساسا چیست. چه کسانی شاد محسوب می شوند؟ برای من، همین که بتوانم با آموزش ساز به هنرجویانم، حس کنم در روحیه شاگردی تاثیر مثبت گذاشته ام، حس خوبی دارم.
درباره زنان اهل موسیقی مازندران تحقیقی کرده اید؟ آنها را می شناسید؟
نرگس: موسیقی از گذشته های دور به دلیل وجود کشاورزی در مازندران مرسوم بود. اما دایره المعارف و سند مکتوبی که اطلاعاتی درباره زنان اهل موسیقی مازندران و زندگی و کارهایشان و احتمالاً محدودیت هایی که با آنها روبرو بودند، وجود ندارد که به آنها مراجعه کنیم. بیشتر اطلاعات ما درباره زنان خواننده است نه زنان نوازنده و موسیقیدان. مادرم یکی از همین زنان خواننده استان بود که به خاطر مشغله و روزمرگی نتوانست به جایگاه واقعی برسد.
لالایی مادران ما خودش موسیقی است؛ بنابراین مادران همه ی ما خواننده های این سرزمین اند! نغمه های طالب و طیبه جان و… ویژه زنان است. تصنیف هایی است که زنان آنها را زمزمه می کردند و به زنانه خوانش معروف است.
جمیله: تحقیقات در منابع مکتوب نداشتم، اما همیشه جایگاه زنان در موسیقی برای من بسیار با اهمیت بوده. مثلا؛ در منظومه های مازندران اشعاری وجود دارد از پهلوانی های زنی به نام قمر. اما باید قبول کنیم که گاهی مسایل موسیقی در مورد مردان هنرمند معاصر ما هنوز در هاله از از ابهام است چه رسد به بانوان. من طی این سالها فقط خانواده و خواهران خودم را می دیدم که در عرصه موسیقی فعال بودند و البته معدودی از همکاران خانم ما که به تعداد انگشت یک دست هم نمی رسیدند. و این یعنی؛ حوزه فعالیت های هنری زنان مورد غفلت جامعه قرار گرفته است.
به غیر از شما که منسجم در گروهی کارموسیقی می کنید؛ اطلاعی دارید که چه تعدادی از زنان مازندرانی موسیقی را حرفه ای دنبال می کنند؟
آیسان: بانوان الان در حوزه موسیقی خیلی فعال تر از قبل شده اند و به اعتقاد من جای امیدواری است که بیشتر از گذشته به موسیقی و اجرای بانوان اهمیت داده شود.
نرگس: در سالهای اخیر بانوان در این عرصه فعال تر شده اند. به تازگی هم مرسوم شده که از بانوان نوازنده و خواننده در عروسی ها و جشن های زنانه استفاده می کنند که اتفاق مبارک و خوبی است. اما زنان، کمتر بطور مداوم در گروهی کار می کنند و عدم تداوم فعالیت باعث ایجاد وقفه در کار حرفه ای می شود. من به اتفاق خواهرم و دختران گروه کایر تصمیم گرفتیم گروه مستقلی ایجاد کنیم که در بخش های دولتی و مراسم خصوصی، موسیقی بومی اجرا کنیم. امیدواریم که فضا برای ادامه کار گروه بانوان بصورت مستقل ایجاد شود و حاشیه سازی نشود.
منظور از ایجاد فضا چیست؟
نرگس: ببینید؛ بچه ها اشاره کردند که فضا بهتر شده اما به نظر من به نسبت انرژی که ما برای انتقال فرهنگ فولک و موسیقی بومی می گذاریم، حمایت نمی شویم. می خواهم بگویم اگر تقدیر نمی شویم حداقل محدود نشویم.
چطور راهتان را میان جامعه مردان باز می کنید و تلاش می کنید با کمترین حاشیه موفق باشید؟
نرگس: یکی از راههایی که ما پیدا کردیم؛ کار کردن در کنار برادرانم است که برای ما حاشیه امنیت ایجاد می کند. در جامعه ما، چه بخواهیم و چه نخواهیم برای زنان بویژه در بخش های هنری حاشیه وجود دارد. ما سعی می کنیم طبق آیین نامه ها و ضوابط قانونی ارشاد اسلامی رفتار کنیم. گاهی مجبور به سکوت می شویم و اعتراض نمی کنیم تا منع فعالیت نشویم. مثل؛ وقتی که گروه موسیقی به صدا و سیما می رود و ما مجبوریم از تلویزیون کار گروه کایر را تماشا کنیم.
جمال محمدی دلش طاقت نمی آورد و وارد بحث می شود: ببینید؛ در انتخابات مختلف مجلس و شوراها، پیش آمده که عکس های بانوان که از زوایای مختلف گرفته شده در سراسر استان چسبانده می شود و کسی اعتراضی نمی کند. حالا ما می خواهیم پوستری برای تبلیغات کایر طراحی کنیم که بانوان فعال عرصه موسیقی استان با لباس محلی و پوشش کامل معرفی شوند، از همه جا با این امر مخالفت می شود.
نرگس: زنان فعال در فیلم های سینمایی و سینما هم بخشی از زنان جامعه هستند که پوشش آنها بسیار مورد توجه جوانان قرار می گیرد و حتی مد هم از روی لباس آنها می آید اما کمترین مخالفتی با پوشش سینماگران صورت نمی گیرد. ولی برای لباس ها پوشیده ما چرا! نمی گویم حالا بیایند با پوشش هنرپیشه ها هم مخالفت کنند می گویم بگذارند ما با دغدغه کمتری فعالیت هنری کنیم. و این محدودیت ها فقط خاص زنان عرصه موسیقی نباشد.
جمیله: در درجه اول ما در حاشیه امن خانواده خودمان هستیم. و اغلب؛ ما را با برادران محمدی می شناسند. خب در دنیای هنر سابقه هنری خانوادگی ما و توانمندی های شخصی و سازی، باعث می شود که مردان نتوانند ما را نادیده بگیرند.
آیسان: زنان گروه کایر با توجه به سابقه خانوادگی و نوع تربیت شان خط قرمزها را رعایت می کنند.
نسیم: داشتن الگو و راهنما خیلی مهم است؛ ما در کایر راهنمای خوبی مثل آقای جمال محمدی داریم. به نظرم این افراد باعث باز شدن راه زنان علاقمند به موسیقی می شوند.
از سختی ها و حسن های کارتان بگویید؟
نرگس: آنقدر این سالها درگیر کار اجرایی بودیم که از خودمان و بیمه غافل شدیم. هیچ مسئولی هم نیامد شایسته سالاری را مدنظر قرار دهد و بگوید شما که ۱۲- ۱۳ سال است دارید زحمت می کشید بیایید بیمه شوید. اقشار مختلف جامعه آمدند زیر پوشش بیمه هنرمندان قرار گرفتند جز کسانی که حق شان است و صاحب اثر هستند. ما همواره خودمان را بدهکار مردم می دانیم اما بدهکار دولت نه. ما داریم همه ی تلاش خود را می کنیم که موسیقی زیر زمینی رواج پیدا نکند اما دریغ از حمایت.
جمال محمدی: نمی دانیم موسیقی کجای برنامه های ارشاد است؛ ردیف بودجه برای موسیقی وجود ندارد. جهاد فرهنگی که رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید دارند با حفظ عصمت و زندگی فردی و اجتماعی خانم اولادی، امینی و… امثال این افراد که بچه های ما و فرزندان همین مسئولین هستند، اتفاق می افتد. فرهنگ با جهت گرفتن درست فعالیت های هنری و فرهنگی حفظ می شود. در سه دوره گذشته مدیریت فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، هر مدیر با حداقل ۳ میلیون تومان بدهکاری به ما، ارشاد را ترک کرده اند.
جمیله: در جواب این سوال می شود کتاب نوشت! زمانی هست که ۶ ماه تا یک سال برای کنسرت یا برنامه ای تمرین می کنیم و چند روز قبل از اجرا خبر می رسد که مسئولین برنامه می گویند خواهرها نباید در این اجرا باشند. آن وقت برای من و خواهرم لحظات خوبی نیست. چون فکر می کنم جامعه هنر ما را نادیده می گیرد و برای ملاحظاتی من مجبورم به روی سن نروم و این؛ به نظر من یعنی؛ تبعیض!
زنان در استان بیشتر در نواختن چه سازهایی موفق تر هستند؟ پیشنهادتان برای دخترهای علاقمند به موسیقی چیست؟
نرگس: در مازندران سازهای کوبه ای بویژه دف بین بانوان طرفدار زیادی دارد. اما زنان دوتار نواز، سه تار نواز و نوازنده سنتور خوب هم کم نداریم. خودم هم مدتی است که دارم لله وا که ساز فولک مازندران است را نزد برادرم یاد می گیرم. کمانچه هم می زنم.
جمیله: پیشنهاد من این است که دختران سرزمین من قبل از هرچیز، قدر موسیقی و فرهنگ فولکلور سرزمینشان را بدانند.
نظرتان راجع به افراد تحصیل کرده رشته موسیقی چیست؟ آیا آنها بهتر کار نمی کنند؟ اشاره کردید که می خواهید در رشته موسیقی تحصیل کنید دلیل این کارتان چیست؟
جمیله: افرد تحصیل کرده موسیقی مطمئنا وقت بیشتری برای کارهای علمی گذاشته اند. اما در موسیقی، بخش مهمی هم وجود دارد که داده های علمی موسیقی را تکمیل می کند و آن “احساس”هنرمند است. هدفم از ادامه رشته موسیقی این است که بتوانم تا اندازه ای تجاربم را با تئوری های علمی موسیقی تکمیل کنم.
نرگس: فکر نمی کنم این زنان موفق تر باشند؛ تجربه و علاقه در کار نوازندگی و اجرا اولویت دارد. اما تحصیلات مرتبط باعث اجرای همراه با دانش می شود. و شاید در یادگیری نت های موسیقی و ساختن ملودی و آهنگ موثر باشد. در حال حاضر خودم به این نتیجه رسیدم که در رشته موسیقی تحصیل کنم. دوتار را بهتر کار می کنم. در خوانندگی هم تلاش هایی دارم.
ممکن است روزی با نرگس محمدی مواجه باشیم که به عنوان خواننده مطرح باشد؟
بله چرا که نه. من صدا را از مادرم به ارث بردم. برای این منظور باید بیشتر کوشش کنم و این امر که از من به عنوان خواننده نام ببرند مستلزم زمان است.
صدا و سیما به تازگی در بعضی ازشبکه ها اقدام به پخش تصویر زنان گروه موسیقی کرده است؛ همینطور بنا بود که جشنواره موسیقی زنان پس از سالها وقفه، خرداد ماه برگزار شود که در آخرین ساعات لغو شد، نظرتان در این باره چیست؟
نرگس: ما از این اتفاق واقعا خوشحالیم. امیدواریم در همه ی استانها و همه جا بیفتد و تنها مختص یک گروه و تعدادی شهر، مثلاً پایتخت نباشد.
فضای استان برای ادامه کار را چطور می بینید؟
نرگس: استقبال مردم فوق العاده است؛ پشت ما هم به مردم گرم است. در کنسرت اخیر ساری، مردم منتظر بودند خواهرم جمیله تک نوازی دف داشته باشد. و ما همخوانی کنیم. اما واقعیت این است که به صلاحدید گروه از این امر صرف نظر کردیم. مخاطبین انتقاد کردند که چرا تک نوازی نداشتید. مردم از محدودیت های ما خبر ندارند. ما اجراهای مختلف در استانهای کشور داشتیم اما محدودیت در مازندران بیش از سایر استانها است.
در کنسرت اردیبهشت بعد از سه روز بلیط تمام شده بود و بخش اعظم این استقبال مربوط به حضور بانوان در گروه است. مردم مشارکت بانوان را دوست دارند.
آیسان: کایر از فرهنگ مردم می آید؛ برای همین مورد استقبال قرار می گیرد.
نسیم: محلی بودن آهنگ ها، کایر را متفاوت کرده است.
جمیله: در بخش خصوصی گروه بانوان ما خوب جا افتاده ولی به همان نسبت در بخش دولتی و اداری خیلی کم و گاها ضد موسیقی رفتار می شود. و در فضای اداری جایی که رسانه های صوتی، تصویری، مکتوب و غیر مکتوب وجود دارد؛ شایسته است موسیقی بانوان، طبق چارچوب موسیقی جمهوری اسلامی رونق یابد.
به نظرتان موسیقی می تواند در جذب گردشگر به مازندران و درآمدزایی در این بخش کمک کند؟
نرگس: در مازندران به خاطر موقعیت جغرافیایی، موسیقی شاد و غمگین ادغام شده، همچنین وجود اقوام مهاجر موسیقی ها را در هم آمیخته است. باید ببینیم چطور می توانیم از موسیقی به نفع گردشگری بهره برداری کنیم. اول؛ باید موسیقی را در گردشگری تعریف کنیم. لباس، ساز و ترانه های محلی را با برنامه ریزی در هفته های فرهنگی مازندران و رویدادهای مرتبط با گردشگری بگنجانیم. مردم مازندران و بچه های این خطه لباس های محلی ما برایشان جالب است چون ندیده اند، چون برایشان این لباس ها را تعریف نکرده ایم. هدف اصلی کایر معرفی موسیقی مازندران در کنار موسیقی اقوام کشور است. مدیران گردشگری برنامه ریزی و از گروههای اصیل استفاده کنند. در این صورت؛ موسیقی ما هم می شود بستری برای جذب گردشگر. نه؛ فقط برای اینکه پول کمتری بدهند، در برنامه های رسمی از گروههای کم تجربه استفاده کنند!
جمیله: ببینید؛ اگر کشور های اروپایی کنار سواحلشان از جذابیت های غیر حلال (فروشگاه های مشروبات الکلی و…) برای جذب توریست استفاده می کنند؛ ما در عوض می توانیم جاذبه های طبیعی را با موسیقی بکر عجین کنیم و از آن به نفع گردشگری بهره ببریم.
چقدر کار زنان موسیقی دان و آهنگساز کشور را رصد می کنید و به دنبال رشد کیفی در کارتان هستید؟
نرگس: واقعیت این است که در خراسان، تهران حتی در گلستان بانوان با کمترین محدودیت فعالیت می کنند. ما در مازندران آنقدر برای حاشیه های تمام نشدنی اجرا انرژی می گذاریم که از انجام همه کارهایی که دوست داریم می مانیم. گاهی که از مشکلات مان در استان، برای دیگر زنان حرف می زنیم تعجب می کنند. به نظرم در حوزه خوانندگی، زنان کشور فعالتر شده اند و موفق ترند. الان هم اجراها رنگ و رویی به خودش گرفته که جای امیدواری است.
اگر موسیقی کار نمی کردید مشغول چه کاری بودید؟
نرگس: موسیقی عضو جدانشدنی زندگی ام است. اگر به هر دلیل نتوانم کار کنم، شاید در اجراهای عمومی فعالیت نکنم اما موسیقی همواره با من است.
آیسان: طراحی را انتخاب می کنم و در نهایت؛ شاید اگر هیچ فعالیت هنری را دنبال نکنم ورزشکار شوم.
نسیم: خطاطی، تذهیب و شاید خیاطی.
جمیله: دوباره موسیقی کار می کردم (می خندد).خب احتمالا دنبال یکی دیگر از شاخه های هنر ایرانی می رفتم.
فکر می کنید تا کی می تواید به کار موسیقی ادامه بدهید؟
نرگس: تاوقتی برادران کایر کار می کنند ما هم ادامه می دهیم. من واقعاً از آنها ممنونم چرا که تا جایی که می توانند برای حضور ما دفاع می کنند. تا وقتی فضای کار وجود داشته باشد ما هستیم. همچنین حمایت همسرم نقش بارزی در ادامه فعالیتم دارد. اگر روزی او همکاری اش را قطع کند من واقعا دچار چالش می شوم. گاهی فکر می کنم اگر من جای او بودم شاید نمی توانستم اینطور تحمل کنم. قلبا از او متشکرم.
آیسان: بدیهی است که می خواهم تا آخر عمرم موسیقی را ادامه دهم.
نسیم: تا زمانی که مانعی بوجود نیاید دلیلی برای ادامه ندادن آن نداریم.
کایر را در اجراهای خارجی نیز همراهی کردید استقبال چطور بود؟
نرگس: در اجراهای خارجی که به کشورهای بلاروس، کویت، دوبی و ترکیه داشتیم، استقبال چشمگیر بود. بخصوص در فستیوال مولانا در قونیه که دکتر مختاباد کایر را همراهی کرد. خوشحالم که توانستیم نمایندگان شایسته ای برای کشور باشیم.
مازندرانی اجرا کردید؟
علاوه بر موسیقی مازندرانی، موسیقی تعدادی از اقوام کشور را هم اجرا کردیم.
بلاخره ما کی می تواند شاهد ظهور گروه ویژه بانوان کایر باشیم؟
نرگس: راستش؛ ساز نوازی گروه برایم مهم است. دلم می خواهد کارمان شسته، رفته باشد. تا ایده آل من هنوز راه داریم برای تشکیل گروه بانوان. بنابراین تا کامل شدن گروه، برای ظاهر شدن آن باید صبرکنیم.
آیسان: به نظرم با وجود سرپرستی مثل خانم محمدی این اتقاق بزودی می افتد.
نسیم: تلاش ها نشان می دهد افق های پیش رو روشن است!
نرگس: ما در حال حاضر کارهای زنانه ای را در گروه کایر انجام داده ایم مثلا؛ کار نشت و لگن که مختص بانوان است را با سرنا، لله وا و قرنه تلفیق و اجرا کردیم. در تلاشیم تا کارهای زنانه را عمومی تر اجرا کنیم.
یکی از خواسته های گروه بانوان نوازنده موسیقی فلکلور مازندران را بگویید.
نرگس: ما متولی خانم در موسیقی نداریم. در زمینه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی مشاور بانوان داریم اما در حوزه موسیقی خیر. ما می خواهیم کسی مسئول باشد که درک مان کند. یکی از آرزوهای من؛ حضور متولی بانو در موسیقی است.
سوتیتر: لالایی مادران ما خودش موسیقی است؛ بنابراین مادران همه ی ما خواننده های این سرزمین اند! نغمه های طالب و طیبه جان و… ویژه زنان است. تصنیف هایی است که زنان آنها را زمزمه می کردند و به زنانه خوانش معروف است.
دایره المعارف و سند مکتوبی که اطلاعاتی درباره زنان اهل موسیقی مازندران و زندگی و کارهایشان و احتمالاً محدودیت هایی که با آنها روبرو بودند، وجود ندارد که به آنها مراجعه کنیم.
واقعیت این است که در خراسان، تهران حتی در گلستان بانوان با کمترین محدودیت فعالیت می کنند. ما در مازندران آنقدر برای حاشیه های تمام نشدنی اجرا انرژی می گذاریم که از انجام همه کارهایی که دوست داریم می مانیم.